جیمز فرانسیس کامرون (زاده ۱۶ اوت ۱۹۵۴) کارگردان آمریکایی اهل کانادا است که بیشتر فیلمهای مهیج و تخیلی میسازد.
او در شهر کوچکی به نام کپوس کیسینگ در حومه انتاریو کانادا، نزدیک آبشار نیاگارا، به دنیا آمد. در پانزده سالگی همزمان با تحصیلات متوسطه فیلم یک ادیسه فضایی (استنلی کوبریک) را دید و به سینما علاقه مند شد. خودش در این باره گفتهاست: «با دیدن این فیلم به فیلمسازی علاقه مند شدم. نمیتوانستم تصور کنم که کوبریک چگونه این کارها را انجام دادهاست. مایل بودم آنچه را او انجام داده بود فرا بگیرم. چارهای نبود جز اینکه دوربین سوپر هشت پدرم را قرض بگیرم و سعی کنم با سرعتهای مختلف از اشیای دور و اطرافم فیلمبراداری کنم، و بعد نتیجه را روی پرده ببینم.»
ورود به سینما:
در ایام نوجوانی خانواده اش به دهکده ارنج در کالیفرنیای جنوبی نقل مکان کرد، و چندی بعد با خواندن کتابی درباره فیلمنامه نویسی با همکاری یکی از دوستانش یک فیلمنامه ده دقیقهای نوشت، و آن را به طریقه ۳۵ میلی متری فیلمبراداری کرد. کامرون با این فیلم در رشتههای جلوههای ویژه، تمهیدات سینمایی و شیشه شفاف دست به آزمایش و تجربه زد. خودش گفتهاست: «به کتابخانه USC رفتم و هر چه مربوط به تکنولوژی فیلم بود پیدا کردم و خواندم. از صفحات کپی میگرفتم و از صفحات دیگر یادداشت برمی داشتم. در تکنولوژی سینما مجانی فارغ التحصیل شدم. در دانشکده ثبت نام نکرده بودم، بلکه تمام اوقات در کتابخانه بودم. معمولاً کوهی از کاغذ و پوشه در کنارم بود تا بیاموزم که جلوههای ویژه چگونه انجام میشوند.»
کامرون پس از پایان تحصیلات به هالیوود رفت و در دهه هشتاد به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردانی فن آور شناخته شد.
کامرون مانند بسیاری از کارگردانهای آمریکایی فعالیت خود را از کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» که متعلق به کارگردان آمریکایی راجر کورمن بود، آغاز کرد. کورمن به دلیل مشکلات فراوان که با صاحبان پر قدرت استودیوها، انجمن تولید کنندگان و انجمن پخش و توزیع فیلم در آمریکا داشت، کمپانی «نیو ورلد پیکچرز» را تأسیس کرده بود و هم به تهیه فیلمهای تجاری پرفروش میپرداخت، و هم امکان تهیه فیلمهای هنری فیلم سازان اروپایی مثل فرانسو تروفو، فدریکو فلینی و اینگمار برگمن را فراهم کرد.
جنگ فراسوی ستارگان نخستین فیلمی بو که کامرون در آن به عنوان طراح و سازنده صحنهها از خود ابتکار عمل نشان داد، و در به تصویر کشیدن فیلمنامهای که جان سی لز با الهام از فیلم هفت سامورایی نوشه بود قدرت استعداد و خلاقیت خود را به کار گرفت. کهکشان وحشت و فرار از نیویورک(۱۹۸۱) فیلمهای دیگری هسنتد که کامرون در برنامه ریزی تولید و مسئولیت جلوههای ویژه آنها همکاری داشت. در چنین موقعیتی راجر کورمن فرصتی طلایی برای کامرون فراهم کرد تا نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۸۱ به نام پیرانا ۲: تخم ریزی کارگردانی کند. قسمت اول این فیلم جان سی لز و جودانته با الهام از آروارهها (فیلمی از استیون اسپیلبرگ) نوشته و ساخته بودند. پیرانا ۲ فیلمی با ساختار سینمایی ضعیف بود و در نمایش عمومی از جهت تجاری با شکست رو به رو شد.
جیمز کامرون پس از شکست پیرانا ۲ گفت: به آدمی شباهت داشتم که زیر آب ماندهاست. میدانستم که اگر قرار باشد روزی دوباره پشت دوربین فیلمبرداری قرار بگیرم، بایستی فیلمی برای خود بسازم. بنابراین شروع به نوشتن فیلمنامه کردم. من در جلوههای ویژه سابقه مفیدی داشتم. بنابراین طبیعی بو که سراغ فیلمنامهای با موضوعی علمی و خیالی بروم، و چون میدانستم قادر نیستم برای تهیه این فیلم بیشتر از سه تا چهار میلیون دلار فراهم کنم داستانی علمی و خیالی نوشتم که ماجرای آن در دوره معاصر میگذرد.
فیلم دوم کامرون ترمیناتور یا نابودگر بود که کامرون آن را با بازی آرنولد شوراتزنگر، مایکل بین، [لیندا هامیلتون] و پل وینفیلد ساخت.
برای تولید ترمیناتور ۶ میلیون دلار هزینه شد، و وقتی فیلم در سال ۱۹۸۴ درست به آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به نمایش در آمد کنایهای بر «طلوع» عصر زمامداری رونالد ریگان قلمداد شد، و از آرنولد شوارتزنگر به عنوان مخوفترین فرانکشتین نیم قرن اخیر سخن گفته شد.
پس از موفقیت غیر منتظره ترمیناتور، که ۸۴ میلیون دلار درآمد داشت، کامرون در نوشتن فیلمنامه رامبو اولین خون- قسمت دوم (۱۹۸۵) همکاری کرد و سپس در سال ۱۹۸۶ فیلم بیگانهها را با بازی سیگورنیویور، کاری هن و مایکل بین ساخت.
فیلم بعدی جیمز کامرون ورطه نام داشت. ورطه در سال ۱۹۸۹ با بازی ادهریس، مری الیزابت و مایکل بین شاخته شد.
نابودگر ۲: روز داوری پر آوازه ترین فیلم کامرون تا آغاز دهه نود میلادی است. او که ترمیناتور را با هزینهای بالغ بر شش میلیون دلار ساخته بود، در حرکتی بلند پروازانه ترمیناتور ۲ را با هزینهای بالغ بر یکصد میلیون دلار ساخت.
دروغهای راست فیلم دیگری از جیمز کامرون است که او در سال ۱۹۹۴ با بازی آرنولد شوارتزنگر، جیمی لی کرتیس و تام آرنولد با هزینهای بالغ بر یکصدو بیست میلیون دلار ساخت.
و اما تایتانیک ساخته جیمز کامرون است که با فروش افسانه ایش کامرون را در مقام یکی از ثروتمندترین مردان جهان قرار داد.
پس از اینکه کشتی اقیانوس پیمای تایتانیک در سال ۱۹۱۲، با وزن شصت هزار تن و دویست و هفتاد متر طول، که از بلندترین آسمان خراشهای آن روزهای نیویورک بلند تر بود، به آب انداخته شد و چند روز بعد با ۲۲۴۳ نفر مسافر و خدمه، بر اثر برخورد با کوه یخ در اقیانوس اطلس زیر آب فرو رفت، و ۱۵۱۳ نفر جان خود را از دست دادند. این حادثه اندوهبار به موضوع جذابی برای سینماگران در آمد تا فیلمهایی از این ماجرا عرضه کنند. نجات یافتگان از تایتانیک (۱۹۱۲)، تایتانیک(هربرت سپلین، ۱۹۴۳)، شب به یاد ماندنی(جرج روی هیل، ۱۹۵۷)، شب به یاد ماندنی(روی وارد بیکر، ۱۹۵۸)، تایتانیک(نسخه موزیکال)، مالی براون غرق ناشدنی(چارلز والتر، ۱۹۶۴)و شب یخی(نسخه آلمانی) فیلمهایی هستند که پیش از فیلم پر خرج و جاه طلبانه کامرون ساخته و عرضه شدند.
آنچه باعث ساخته شدن این فیلم توسط جیمز کامرون شد، در کلام خود او آشکار است: «دهم آوریل ۱۹۱۲. تکنولوژی آرزوی دو دهه انسان را با نمایش معجزهای با شکوه تحقق میبخشد. در آن زمان چه چیز بهتر از به آب انداختن تایتانیک بزرگترین و باشکوه ترین وسیله نقلیه ساخته شده توسط انسان، میتوانست نشانه تفوق انسان بر طبیعت باشد، اما فقط چهار روز ونیم بعد رویای انسان فرو میریزد. افسانه این بانوی دریاها، کشتی رویاها، در کابوسی هولناک به پایان میرسد، و توان شکست ناپذیر انسان در برابر چشمان وحشت زده دو هزار و پانصد مسافر مغلوب ضعفهای همیشگی انسان میشود، و آن چه باقی میماند تکبر، بی خیالی، آز و آسوده طلبی است که مسبب این فاجعه بود.»
فیلمشناسی:
جنگ فراسوی ستارگان (۱۹۸۰، کارگردان هنری)
تولدت مبارک جینی (۱۹۸۰، کارگردان)
بلوا (۱۹۸۰، بازیگر)
کهکشان وحشت (۱۹۸۱، کارگردان واحد دوم و طراح صحنه)
پیرانا ۲: تخم ریزی (۱۹۸۱، کارگردان)
نابودگر (۱۹۸۴، کارگردان)
رمبو
اولین خون- قسمت دوم (۱۹۸۵، نویسنده فیلم)
بیگانهها (۱۹۸۶، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
ورطه (۱۹۸۹، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
نقطه گسست (۱۹۹۱، تهیه کننده اجرایی)
نابودگر ۲ : روز داوری (۱۹۹۱، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
دروغهای راست (۱۹۹۴، نویسنده فیلمنامه و کارگردان)
روزهای عجیب (۱۹۹۵، مشارکت در تهیه و نگارش فیلمنامه)
تایتانیک (۱۹۹۷، نویسنده فیلم و کارگردان).
گفتگویی با جیمز کامرون: فتح ناشناختهها
10 سال از زمانی که جیمز کامرون تایتانیک را ساخت و فیلم در گیشه جهانی 1.8 میلیارد دلار فروخت و 11 اسکار گرفت گذشته است. از آن زمان تا به حال او هیچ فیلم داستانی نساخته است. هفته گذشته او اعلام کرد که به زودی فیلم 195 میلیون دلاری آواتار را که یک فیلم اکشن ماجرایی است و در یک سیاره دور میگذرد آغاز خواهد کرد. فیلم به شکل دیجیتال سه بعدی توسط دوربینی که خود او عرضه کرده ساخته خواهد شد. او با نیوزویک مصاحبهای انجام داده که میخوانید:
نیوزویک: چرا اینقدر طول کشید که یک فیلم داستانی دیگر بسازید؟
جیمز کامرون: جواب دست به نقدی برای آن ندارم. در 10 سال گذشته 70 سفر اکتشافی به اقیانوس داشتهام و عاشق این دنیا هستم. از زمان کودکی رویای اکتشافات حقیقی را داشتم. اما همیشه میدانستم که به سمت ساختن فیلمهای داستانی بازخواهم گشت. ما حالا آواتار را اعلام کردهایم در حالی که حدود یک سال و نیم است که روی آن کار میکنم.
نیوزویک: یک سال و نیم؟ نمیتوانم باور کنم که آن را مسکوت گذاشتهاید
جیمز کامرون: (میخندد) من هم نمیتوانم. حدود 100 نفر داشتیم شبانهروزی روی آن کار میکردیم. اما همه کاملا خودشان را وقف این کار کرده بودند. آنها به این کار ایمان داشتند. مثل یک کالت میماند. (میخندد) و به آنها گفته شد بود که حتا در شرایط مشکوک هم سخنی به میان نیاورند.
نیوزویک: تایتانیک هنوز هم پرفروشترین فیلم تاریخ سینما است. آیا این فشار را حس میکنید که خودتان را در اوج نگهدارید؟
جیمز کامرون: من به آواتار به عنوان تلاشی برای پیشی گرفتن از تایتانیک نگاه نمیکنم. منظورم این است که نمیخواهم آن فیلم را شکست بدهم. من ساختن فیلمهایی که پول در بیاورند و تماشاگران زیادی را جلب کنند دوست دارم اما تایتانیک یک استثنا بود. به همین دلیل ساده است که من از رقابت با خودم در سالهای گذشته اجتناب کردهام. اما موفقیت تایتانیک این فرصت را به من داد که با خیال آسوده به کارهای دیگر بپردازم.
زمانی که به قله بالایی بلندی مثل این فیلم میرسید –وقتی به همه مرزهای موفقیت میرسید- خیلی بعید است به چیزی که واقعا شما را تحریک کرده دقیقا نگاه کنید. شما باید یک کوه جدید برای بالارفتن پیدا کنید.
بله. فکر میکنم همواره مردم آن را اینگونه تفسیر میکنند «(موفقیت) باعث سستی هنری میشود.» اما برای من اینطور است «خیلی خوب، من چیز دیگری برای اثبات ندارم، به غیر از خودم و از آن چیزی که فکر میکردم پول بیشتری گیرم آمد. بگذارید بروم کمی تفریح کنم.»
نیوزویک: قرار است آواتار تابستان سال 2009 به نمایش در بیاید. زمان زیادی است.
جیمز کامرون: کلا برایم 4 سال طول خواهد کشید. اما من از 11 سال پیش که آن را نوشتم دلم میخواست آن را بسازم. فقط وقت میگذراندم تا از نظر تکنیکی ممکن بشود. بنابراین سه بعدی را ساختم و این چالش که یک دنیای بیگانه را بسازم دوست داشتم. ما یک جهان از طرحهای سیاهقلم ساختیم که واقعا جالب بود.
نیوزویک: و نمیخواهید آن را در یک مخزن آب بسازید.
جیمز کامرون: نه، اما از آب هم نمیترسم.
نیوزویک: بیشتر فیلمهایتان یا در آب میگذرد یا فضا. یکی از دوستانم میگوید که شما از خاک میترسید.
جیمز کامرون: (میخندد) خوب، زمین به تازگی خیلی بغرنج شده است. به هر جایی که میرسیم جاده و پارک شده است. به گمانم من به دنبال ناشناختهها هستم، به دنبال عجایب، یک چالش شخصی که جایی بروم که کسی تا به حال آنجا نرفته است.